• امروزه اهمیت شغل و ضرورت داشتن آن در زندگی انسان بر کسی پوشیده نیست و در حقیقت شغل یکی از عوامل موثر در تصمیم‌گیریهای اساسی و سرنوشت‌ساز انسان به شمار می رود.

    بر اساس مطالعات صورت گرفته عوامل متعددی در انتخاب شغل مناسب تاثیرگذارند که در این مقاله قدم به قدم مراحل مهم را به شما معرفی می کنیم که برای تغییر شغل باید بدانید تا شغلی که انتخاب می کنید از هر جهت برایتان مفید باشد.اما مراحلی که در این مقاله به شما معرفی می کنیم به شرح زیر است:

     

    1-همه ما در مرحله نوجوانی یا جوانی در موقعیت انتخاب شغل قرار می گیریم. اما اینکه بفهمیم واقعا کدامیک از مشاغل برای ما مناسب است، کار راحتی نیست. انتخاب شغل مرحله مهمی در زندگی است که می تواند شما را به آنچه آرزو داشتید برساند یا از آن دور کند.

    تا زمانی که کاملا آماده نیستید و اطلاعات کافی ندارید، هیچ تصمیمی نگیرید.

     

    اگرچه این یک توصیه واضحی است ولی بسیاری از افراد هستند که تحت فشارهای موجود و بدون داشتن اطلاعات لازم، برای شغل آینده خود تصمیم می گیرند. یادتان باشد برای شروع ابتدا باید خودتان را خوب بشناسید.

    بسیاری از نوجوانان و جوانان در واقع نمی دانند چه کسی هستند، فقط می دانند که چه کسی می خواهند بشوند.

    از آنجا که این آرزوهای آنها برپایه آگاهی لازم نیست، در نهایت به نارضایتی و عدم موفقیت می رسند.

     

    پس هر چقدر لازم است وقت صرف کنید و خودتان را خوب بشناسید. شخصیت خود را بشناسید، بفهمید چه استعدادها و توانایی هایی دارید، چه مهارت هایی دارید و چه مهارت هایی را به راحتی می توانید کسب کنید.

     

    2- چه چیز واقعا برای تان اهمیت دارد؟

    چه چیز سر حوصله تان می آورد؟ چه کاری را آن قدر دوست دارید که اگر برایش به شما دستمزد داده شود، احساس گناه می کنید؟ این سوالات می تواند به شما کمک می کند یکی از مهم ترین عناصر انتخاب شغل را پیدا کنید، یعنی ارزش ها. ارزش های شما تکیه گاه احساسی کاری است که انجام می دهید.

    در شغل هایی که خوب نتیجه می دهند معمولا بین ارزش های شخصی فرد و کاری که انجام می دهند، هماهنگی وجود دارد. جست و جوی کارتان را با ارزیابی ارزش هایتان و نوشتن آن ها با دقت و وضوح هرچه تمام تر، شروع کنید.

     

    3- در انتخاب شغل خود دید وسیعی داشته باشید.

    به جای اینکه گزینه ها را محدود کرده و دیدی سطحی داشته باشید، به دقت جوانب مختلف حوزه ها و مشاغل مختلف را در نظر گرفته و خوب بسنجید.

    در فرآیند انتخاب شغل تان انعطاف لازم را داشته باشید.

     

    به عنوان مثال اگر می خواهید بیولوژیست دریایی شوید، چرا به این فکر نکنید که می توانید یک دوره عکاسی و نویسندگی هم بگذرانید و داستان های مصور در مورد گیاهان و موجودات دریایی بسازید.

    یادتان باشد هیچ گزینه ای را نادیده نگیرید و خلاقیت و انعطاف لازم را به خرج دهید.

     

    4- روی نقاط قوت خود کار کنید. دربسیاری موارد افراد برای تقویت ویژگی های ضعیف خود، بدون در نظرگرفتن نقاط

     قوت خودشان، در دوره های مختلف آموزشی شرکت می کنند تا آمادگی لازم برای ورود به شغل را پیدا کنند.

     

    این خوب است اما بهتر است برای جلوگیری از هزینه مالی و زمانی اضافی و همچنین تسریع روند پیشرفت و موفقیت خود، نقاط قوت خود را به خوبی شناخته و بر اساس آنها تصمیم گرفته و پیش بروید.

    شغلی خوب است که در آن بتوانید از نقاط قوت خود به درستی استفاده کنید.

     

    5- داوطلبانه در مشاغل مورد علاقه تان وارد شوید.

    بهترین راه برای کسب شناخت خوب از شغل مورد علاقه تان، دست به کار شدن و ورود به آن به شکل کارآموزی و آزمایشی است.اگر شما به دنبال دستمزدی نباشید و کارفرما انگیزه زیاد شما را احساس کند، مشکلی برای این کار وجود نخواهد داشت. یادتان باشد در کنار آشنایی با شغل و کسب تجربه، شبکه ارتباطاتی با افراد مختلف برقرار می کنید که بسیار ارزشمند است.

     

    6- با افرادی که در شغل مورد علاقه تان مشغول به کار هستند، صحبت کنید. از آنها سوالاتی بپرسید مانند:

    «آیا شما پس از گذشت چند سال، هنوز از کار کردن در این شغل لذت می برید؟»،

    « نقاط ضعف این شغل چیست؟»،

    « وضعیت درآمدی و بازارکار این شغل به چه صورت است؟

     

    7- به همه حرف ها و توصیه ها گوش دهید و در نهایت خودتان تصمیم بگیرید.

    والدین، معلمان، دوستان و مشاوران شغلی همه به شما کمک می کنند ولی خود شما نیستند.

    هیچ کسی دقیقا و به درستی نمی داند که چه شغلی برای شما خوب است. مراقب باشید اطرافیانی که هیچ تجربه ای در شغل مورد نظر شما ندارند، با دادن اطلاعات یا شایعاتی بی اساس، شما را گمراه نکنند.

    با آنها مودبانه برخورد کنید ولی سعی کنید خودتان تحقیقات لازم را انجام و اطلاعات درستی بدست بیاورید.

     

    8- هیچ جایگزینی برای تجربه وجود ندارد. هرچه بیشتر بهتر است.

    می توان گفت تقریبا همه مشاغل از بیرون، متفاوت از درون آن به نظر می رسند.

    اگر به تازگی وارد بازار کار شده اید یا می خواهید شغل تان را تغییر دهید، با افرادی صحبت کنید که در آن شغل دست دارند.

    شغلی در آن زمینه یا صنعت برای خود پیدا کنید و مطمئن باشید همانی خواهد بود که همیشه می خواستید. و به هیچ وجه فقط به یک تجربه کاری تکیه نکنید. تا آن جا که می توانید در زمینه کاری خود، صاحب تجربه شوید.

    باتجربه خواهید فهمید که کاری به دردتان می خورد و با ارزش ها و اولویت های تان جور است یا نه.

     

    9- در این دنیای مملو از اطلاعات تکنیکی، فشار زیادی برای تخصصی کردن علوم یعنی بیشتر و بیشتر دانستن درمورد یک رشته محدود است.

    این خطرناک است، چون این احتمال وجود دارد که شدیدا از رده خارج شوید. خیلی افراد کارشان را به این علت از دست می دهند که به تدریج دیدی کانونی نسبت به شخص یا چیزی که هستند و توانایی های شان پیدا می کنند.

     

    بحث قدیمی تخصص گرایی مقابل کلی گرایی این روزها نامی تازه گرفته است:

    متخصص کلی گرا. یعنی کسی که باوجود داشتن شمای کلی از کار، در زمینه های مختلفی از آن تخصص پیدا کرده است. این روزها سواد به این گفته می شود. این که تا می توانید درمورد موضوعی که دوست دارید در زمینه کاری تان اطلاعات جمع کنید و مقصد و هدف آن رشته را دنبال کنید.

     

    10- همه ما اولویت های خاصی در زندگی خود داریم.

    برای خیلی از افراد، این اولویت ها در سطح ناخودآگاه شان عمل می کند اما شدیدا بر عملکرد آنان بر دیگران تاثیر می گذارد.

    شاید این سوال ها بتواند در فهم این قضیه کمک تان کند. آیا خودتان را فردی شهودی می دانید؟ آیا رفت و آمدی هستید یا دوست دارید بیشتر در خانه بمانید؟ در رویارویی با تصمیم گیری ها، آیا به واقعیات تکیه می کنید یا احساسات تان؟

    پاسخ شما به این سوالات شما را به کاری که انجام میدهید نزدیک تر می کند.

     

    11- تعهد پایین و عملکرد متوسط این روزها به هیچ وجه قابل قبول نیستند.

    مشکل این جاست که ممکن است زمانی پی به مفهوم این جمله ببرید که دیگر از کار اخراج شده باشید.

    پس چطور باید خودتان را محافظت کنید؟ اگر کاری را پیدا کنید که بتوانید 110 درصد به آن متعهد شوید، هیچ وقت با چنین مشکلی مواجه نخواهید شد.

     

    12- خیلی از شغل هایی که این روزها دنبال نیروی کار است، وعده می دهد که طی دو سال حقوق میلیونی برای تان درست کند.

    مشکل این جاست که خیلی از تازه واردان به آن کارها با این ایده وارد آن کار می شوند و خرج و مخارج شان را هم با همان ایده انجام می دهند.یک راه بهتر برای شروع این است که درست از همان آغاز کار، سبک زندگی تان را طوری ساختاربندی کنید که بتوانید 10 درصد از حقوق تان را هر ماه کنار بگذراید.پس انداز عاقلانه همیشه یکی از بهترین راه های پیشرفت بوده است.

     

    13- نمی توانید منتظر کارفرمای خودتان بمانید که لقمه را در دهانتان بگذارد.

    نکته این جاست که نمی توانید در این زمینه به او اطمینان کنید. کارفرمایان امروزی می خواهند هر تومانی که از جیب شان بیرون می رود، با چند تومان جایگزین شود. آن ها روی شما سرمایه گذاری می کنند و وقتی بتوانند یک سود فوری و خوب یا نیرو و مهارتی خاص در شما ببینند، سریع دست به کار می شوند. نکته این جاست که نمی توانید روی هیچ کدام این ها حساب کنید. خودتان باید دست به کار شوید و با تلاش زیاد خودتان را جلو ببرید.

     

    14- اگر مراحل قبلی را که ذکر شد مطالعه کنید، جای تاکید روی هدف را خالی می بینید.

    دلیل آن این نیست که اهداف اهمیت ندارند. بلکه هدف شما معمولا از همه آن عوامل دیگری که به آن اشاره شد، مثل ارزش ها، مهارت ها، استعدادها و... ناشی می شوند و حتی اگر آن ها را در دفترتان یادداشت کنید یا روی آینه بنویسید، بازهم

    نمی توانید نیاز به تغییر و انطباق و سازگاری با شرایط جدید، رشد خودتان و توسعه فرصت های تان را نادیده بگیرید.

    تفاوت این جا بین «جهت» و «برنامه» است.

     

    مورچه برای خود جهتی دارد اما برنامه ندارد. او می داند که کجا می خواهد برود و برای رسیدن به آن جا از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند. اما آن مورچه این جهت را جایی ننوشته است. فقط با اطمینان کامل می داند که جهت اصلی او به آن سمت است و باید به آن جا برسد. جهت شغلی دنیای امروز هم به همین منوال است و شاید تنها یک مشاور متبحر بتواند در یافتن جهت شغلی صحیح شما را یاری دهد.

     

    در همین راستا ، شرکت شرکت دانش پژوهان مالی فرانگر خدمات گوناگونی را در این زمینه ارائه می دهد.

    جهت کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید

     
    |  
      |
    دیدگاه کاربران
    هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی